مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

فقط....



ممنونم که گاهی 

کج خلقی هایم را تاب می آوری 

و 

.........


سپاس مهربونم.


بماند به یادگار از روزهای پاییزی و دلتنگی های منو و خوبی های تو .......باشه؟



یکم آبان ۱۴۰۱...


به وقت اولین باران پاییز...


کاش می شد حتی ساعتی 

دیدار ها تازه می شد ....


دم غنیمت شمر ...





دلتنگی

دلتنگم....

حجم زیاد درسها

کار


شلوغ بازی زسانه های بیگانه و قدری بروز اعتراضات.....


دیشب خواب مغازه و مشتری عروس ارسنجانی دیدم!

و خمچنین دایی غدیر در مغازه دوم....



خیر است انشالله....