مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

لوسیفر!

 عصر با فندق یه سر رفتم بیرون 

 در رو که باز کردم

گربه همسایه جلو‌خونش بود 


خود لوسیفر .... اولین بار بود درست می دیدمش ...گربه ی تیره ،بد اخلاق و زشت نامادری سیندرلا ......زشت و تیره و اخمو .


با خودم گفتم اگر این نژاد پرشین  برفی هم بود ارزش نگهداری نداشت ......چه برسه به این .....اما حالا که تصمیم با من نبود .....حوصله ی وایسادن نداشتم سلامی سریع به خانم همسایه کردم و رفتم 


و با خودم فکر کردم چه خوب که مال من نبود لوسیفر همسایه .....گاهی حوصله ی خودمم ندارم چه برسه به لوسیفر این شکلی .


توی راه کوتاهی که رفتیم غرق فکرهای عجیبی بودم ،متوجه نشدم کی برگشتم ......چه موجود عجیبیست آدمی ....هر دم به حالی.....


خوب است و خیر انشاالله.....








نظرات 1 + ارسال نظر
یه نفر همین حوالی پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 14:38

:واسه شما خنده داره ،اون لحظه از دیدنش حالم بد شد واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد