ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
عصر با فندق یه سر رفتم بیرون
در رو که باز کردم
گربه همسایه جلوخونش بود
خود لوسیفر .... اولین بار بود درست می دیدمش ...گربه ی تیره ،بد اخلاق و زشت نامادری سیندرلا ......زشت و تیره و اخمو .
با خودم گفتم اگر این نژاد پرشین برفی هم بود ارزش نگهداری نداشت ......چه برسه به این .....اما حالا که تصمیم با من نبود .....حوصله ی وایسادن نداشتم سلامی سریع به خانم همسایه کردم و رفتم
و با خودم فکر کردم چه خوب که مال من نبود لوسیفر همسایه .....گاهی حوصله ی خودمم ندارم چه برسه به لوسیفر این شکلی .
توی راه کوتاهی که رفتیم غرق فکرهای عجیبی بودم ،متوجه نشدم کی برگشتم ......چه موجود عجیبیست آدمی ....هر دم به حالی.....
خوب است و خیر انشاالله.....
:واسه شما خنده داره ،اون لحظه از دیدنش حالم بد شد واقعا