مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

بچه بودیم ....


گاهی یکی دو ساعت بابا 

تنها 

با یه میز مختصر از علایقش  

تنها بود و کاری نمی‌کرد 


بابا چیکار میکنید ؟

- فکر میکنم بابا!


من تو دل خودم می گفتم 

وا !  فکر کردنم شد کار؟؟


بابا،،، 

 بزرگ شدیم 

و 

گاهی فقط فکر می کنیم !


این زمان ،

زمان خریدن ها را 

به بهایش  

 دوست دارم ......






نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد