مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

انکار...


گوشیم داخل شارژ خاموشه 

سراسیمه بی اختیار

به عادت میرم که روشن کنم 

مبادا بابام زنگ بزنه کارم داشته باشه.....


یه پهنای صورت اشک نصیبم میشه 

و دیگه اهمیتی نداره خاموش بودنش....





نظرات 2 + ارسال نظر
تیلوتیلو چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 00:22

دردتون را با تمام وجودم درک میکنم
خدا رحمت کنه رفتگانتون را
خداوند به دلتون صبر بده
میدونم خیلی سخته....

سپاس از شما
همچنین رفتگان شما

لیمو چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 11:11 https://lemonn.blogsky.com/

روحشون شاد باشه. اگر پدر مهربونی داشتید خیلی سخته. مامان من هم مدام میگه چرا بابا م نیومد و یهو یادش میاد...

ممنونم فقط پدر نبود
بهترین رفیق زندگیم بود ....
خدا رحمت کنه پدر بزرگ محترمتون رو
ولی نباید دوره ی انکار طولانی بشه
باید به پذیرش برسیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد