مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

نگرانم ....

سلام خیلی نگران سعیدم ..ازش کلی وقته بی خبرم یه چیزایی هم در مورد داداشش گفت که حسابی نگرانم کرده ..یا خدا...

دلم برات تنگ شده جونم ...

سلام بچه ها . من مسافرت بودم و تازه برگشتم . جاتون خالی . به طرز عجیب غریبی دلم برا مریم خانوم تنگ شده . امیدوارم سلامت باشه ، چون مریم هم مسافرته .

سال نو مبارک

سلام. خب من اشتباه کردم و چند تا آی دی یاهو بد رو اضافه کردم به مسنجرم ولی خدائیش باهاشون نچتیدم و همین باعث شد خیلی به مریم خانوم بر بخوره ~ اما بحمدالله مشکل حل شد و همه چیز سرجاش برگشت ... البته من خودم شخصا از خودم بعید می دونم دیگه چنین کاری کنم . خب یا علی - سال خوبی داشته باشین

نمی دونم !!!

نمی دونم چی پیش بیاد ولی بعید میدونم بازم بتونم سعیدرو از اعتماد چشمام بدونم .....یا خدا خودت کمک کن!!!خدا کمک کنه بتونم بازم به سعید اعتماد کنم !!!!!امیدوارم هر جا هست سلامت باشه ....یا حق !!!!

شعر سعید ......

یار من رفت از بر من ، مقصـد او جـای دیگر
رفتـه او شـاید بیــابد عاشق و شیـدای دیگر
باز مـن دلتنـگ اویم گر چه دیدم بی وفایی
گرچه می دانم که دارد ،در سرش سودای دیگر
رفتـه آن آرام جانم ، کـاش می آمد دوباره
تا سکوت دشت دل را پرکـند غوغای دیگر
زندگـی شد در نگـاهم تیره و تار از غم او
کش او آید که یـابد ، زندگی معنای دیگر
باز چشمـانم به راه و باز هم غـرق نیــازم
باز هم شاید که بی او سررسد فردای دیگر
گفته او می آید اما در هراسم چـون بیاید
رفتـه باشد از تنم جان،یا نباشد نای دیگر

“امیدوارم سعید خوبم هر جا هست سلامت و شاد باشه!!!!”

فردا میرم سفر!!!

ان شا الله فردا دارم میرم سفر..البته با یه دنیا دلخوری از سعید....اما امیدوارم هر جا که هست سالم و سلامت باشه و شاد.....الهی سلامت برگرده و من رو قانع کنه که بتونم همه چی رو فراموش کنم بد جوری دارم عذاب میکشم ....یا حق!!!

نباید اینجوری میشد......

من باید میدونستم که آدمی نیست که همیشه صادق باشه ......و همه دروغ میگن ..من بیخود شاید بت ساختم حقم بود خراب شه!!!!خدایا نباید اون این کارو میکرد......ببخشید من هذیون میگم سعید کاری کرده که اگر کسی جز چشمام بهم گفته بود باور نمی کردم ....به نظر خودش کارش معموله ....شاید من زیادی رو سعید حساب کردم تو زندگیم ؟؟؟؟؟؟؟
حالا با خیال راحت رفته سفر.....خدایا!!!!!!!!!منم میرم و سعی میکنم به اون و تمام قضایا بی تفاوت باشم ........یا حق!!!

سال نو مبارک!!!

....سال نو رو به همه عزیزایی که ما رو این یک سال همراهی کردند تبریک میگم و از همشون میخوام امسال هم با ما همراه باشن ....دوستون داریم ....امسال من و سعید خوبم هردو میریم سفر با این امید که سال آینده ان شا الله با هم بریم ......اما نه جایی که من میرم نه جایی که سعید میره ...بریم زیارت امام رضا با هم ....دلم برا سعید خوبم تنگ میشه ...