مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

ترانه عشق بیست ساله

با صدای نازنین 

تنطیم کننده: سروش

ترانه سرا: سعید 


به مناسبت بیستمین سال استمرار عشق و هجدهمین سالگرد ازدواجمون


*اومدی و موندی تا ابد

رفیق روزای خوب و بد

ما با هم جوونیمون گذشت

عشق قشنگم ... 


* همدم لحظه هام شدی

نور واسه ی چشام شدی

خوشبختی یعنی

 من دارم تورو

مریم نازم....


* با بودن تو دنیامه قشنگ

دنیا نداره با من سر جنگ

هر چی که بشه 

چون تو رو دارم  

خوشبخت ترینم


* بیست ساله که من فدات شدن

دیوونه ی اون چشات شدم

زیر یه سقفیم من و تو با هم

عاشقتم من


*مریم و  سروش با سینا

سهم سعیدین از دنیا

 دلخوشیای ناب دلم

عاشقتونم

 

* تو تموم زندگیمی 

خوب و نجیبی و صمیمی

چقدر خوبه حالمون با هم

عاشقتونم

 

*مریم

با این ترانه بت می گم

جون من تویی عشقم

پابند توام 

دوست دارم

  

*مریم

تموم زندگیمی تو

نمی خوام بی تو دنیا رو

آخ که من تو رو

دوست دارم


*مریم و  سروش گ سینا

سهم سعیدین از دنیا

  دلخوشیای ناب دلم

عاشقتونم



* تو تموم زندگیمی 

خوب و نجیبی و صمیمی

چقدر خوبه حالمون با هم

عاشقتونم

....

درس


لطفا 

با فکر کردن به گوسفندان مغز خود را طویله نکنید .



و تو چه میدانی ....


در آغوشم می گیره و‌میگه 

چقدر خوبه که تو قوی هستی !

من میدونم اگر خدایی نکرده 

اتفاقی واسم بیوفته می شکنم !.


بغض می کنم ....منم قوی نیستم 

فقط  سعی خودمو میکنم 

اصلا در این مورد نمیتونی قوی باشی!



اما تا همیشه قدر دان  تو خواهم بود !

الهی نیاز به جبران نباشد هرگز......



دلم تنگته 

باز هوام ابریه .....


بوی پاییز میاد 

اصلا شهریور که میشه 

دیگه بوی پاییز می پیچه توی مشامم 

دلم لک می زنه واسه شهرم 

قدم بزنم  ، خیابونها رو 

پیاده و سواره 

بی نقشه و راهنما ،اصلا چشم بسته 

گز کنم ....بالا پایین برم ..

اصلا برم گل فروشی در خونه 

اشاره کنم ،بکی از این ..دوتا از این 

بذار داخل باکس نه کاغذ بپیچ روبان بزن ....

کیف کنم ...عشق کنم ...زندگی کنم لحظه رو ..

چیه زندگی ماشینی ،آنلاین ،ندیده بخر 

ماشینی بپرداز ...نه عطری ،نه طعمی 

نه عشقی......

دیوونه ام ،میدونم ...

شهرمو میخوام ،دلم عاشقی ،دیوونگی 

قدم زیر بارون میخواد ....

زده به سرم ،

خونمون رو میخوام 

اما با بابا و مامانم .....


 



روزمرگی های مقدس.


چقدر خوبند روزمرگی ها 

و روزهای شلوغی که 


به یاریت می شتابند 

که 

تو‌کمتر دلتنگ عزیرانت باشی ....


دلم برای هردوتون تنگه.....+

عصر ماشینی .....


در این زمانه ی ماشینی 

که به زودی رباتها جای انسان 

و منطق مطلق جای احساس رو می گیره 

در زمانه ای که 

روبات یا همان بات های محبوب پاسخ تو رو میدن 

به زودی احساس ،عشق و خاطره را باید دفن کرد .....

و این مطلقا اتفاق خوشایندی برای  بشریت نخواهد بود ....


یه روزی داریوش می خوند 

««سال سقوط سال فرار سال گریز و انتظار

فصل شکفتن فلز سال سیاه دوهزار
سال سقوط سال سقوط سال فرار سال گریز و انتظار
فصل شکفتن فلز سال سیاه دوهزار
سال سقوط عاطفه تا بینهایت زیر صفر
نهایت معراج ذهن اندیشه تفسیر صفر
تو ذهن ماشینهای سرد معنای عشق و احتیاج
روی نوار حافظه یعنی یه درد بی‌علاج تا بینهایت زیر صفر
نهایت معراج ذهن اندیشه تفسیر صفر
تو ذهن ماشینهای سرد معنای عشق و احتیاج

روی نوار حافظه یعنی یه درد بی‌علاج»»



که من همون زمان هم از این ترانه داریوش حس خوبی نمی گرفتم ....حالا از چیپ ست ها یا تراشه ها در مغز انسان حرف می زنند ،از هوش مصنوعی حرف می زنند من حسم خوب نیست ...


یادمه حدود بیست و اندی سال پیش که دانشجو بودیم یه پسره از همکلاسی ها ،کتابی در مورد هوش مصنوعی نوشت و باهاش یه بازی فوتبال طراحی کرد ....که وقت ارائه حتی مکانشم خوب یادمه ،داخل سلف دانشگاه روی مانیتور ارائه داد ،حسم خوب نبود ب این داستان ...



 معتقدم ربات نباید جای انسان رو بگیره......








هرگز در مقابل محبتم به دیگران 

به هر شکلی 

توقع جبران ندارم 

زمانی محبت میکنم ،عشق می ورزم 

که به خودم آرامش بده ،حسم خوب باشه 

زیرا سخت بر این باورم که 

یا قبلا زمینه ی این عشق در من کاشته شده

که امروز به این شکل گل می دهد 

و یا 

حتما روزی این عشق به گل خواهد نشست ....


که در هر دو صورت زیباست....





.



ریکاوری ....



خدایم سپاسگزارم 


کهنه رفیق همه ی سالهای خوبم  می گفت 

اگر قدردان آدمهای خوب زندگیت باشی ،مثل همه ی نعمتهای خدا زیاد می شن و پر برکت و برعکس! 


دلم برات تنگ شده نفسم ..بهشت خدا مکان امنت باد تا ابد  ...