مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

شاید...

شاید ..باید..

پاپوشهای صورتی را با آبی

عوض کنم..

شاید!


بعدا .ن: عاشق رز نباتی ام...

دوست دارم ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ما..

اینجا متعلق به ماست

به من و تو

بوده و هست و ان شا الله خواهد بود..


از اولین تپشها ..اولین لرزش های دل

تا فراز و نشیب های به هم رسیدن

و اکنون همه ی مصائب شیرین ه یک زندگی....


همه و همه

را به ثبت رساندیم

به امید روزی که مرور کنیم و

بیشتر

قدر یکدیگر بدانیم ..


حرفهایی دارم

اما به قول ه

آنی عزیز از جنس ه نگفتن!


ا



اما :

gh d d !

و ما می مانیم ...

به هزار و یک دلیل ما می مونیم

چون این خونه برا موقعیت فعلی ما خیلی مناسب تر از هر جای دیگه است


و من ایمان آوردم که همیشه لحظه ی آخر خدا نزدیک تر میشه ...


فقط باید یه کم اینجا رو سر و سامون بدیم و درستش کنیم

یعنی تغییر ایجاد کنیم 


و برا ورود مهمون کوچولومون آمادش کنیم ....

خدایا مثل همیشه حامی و یارمون باش

یا حق!!

مریم ؟؟

مریم جون دلم برات خیلی تنگ شده خوبی؟؟

- نه خیلی خوب نیستم ..


چرا؟؟

- گلوم درد می کنه سرم در می کنه و حوصله ی خودم رو هم ندارم

همین؟؟

- خب نه ..


خب...

- ین که سروش باید عمل بشه و من می ترسم به خاطر وضعیتم

خدا بزرگه دختر ..داری مامان ه دوتا بچه می شی ها ..زشته


- لبخند می زنم..مامان..اونم دو تا بچه ..خوبه .! نه بده ! نه خوبه ...

دیوونه !

- هاهاهاها..واقعا


دیگه چی ؟؟

-  خب شاید جا به جا شیم و اسباب کشی هم داشته باشیم


واقعا

- آره

- سعید گذاشته به عهده ی من و این خیلی سخته تصمیم گیری

که چی؟؟


- که بریم یا بمونیم همین جا...نمی تونم درست تصمیم بگیرم ..چون ظاهرا صاحبخونه موافقه

کاش خودش به یه راهی منو می برد..


دیوونه ی ..خل و چل!

- واقعا..


می خندم 

از جلو روشویی میام کنار

وضو تموم شده ..


مریم در آینه!!!

بابایی سینا خوش اومدی به جمع ما!!

خب  بالاخره بعد از کلی ابهام و تناقض مسجل شد پیش بینی منطقی من صحیح بوده و نینی مون سینا جونه !!! ته دل من و مریم می خواست نی نی سارا باشه اما خدا خواسته ی سروشو برآورده کرد!! ایشالله سالم باشی سینای من تو در کنار داداش گلت سروش !!!!!!!

تحولی...


تحولی باید

زود


از همین امروز

نه


در همین لحظه

اکنون


یا علی.........



پ.ن: گامهایت باید آرام استوار و پیوسته باشد...

خدایا یاریم کن....

خدایا کمکم کن خییییییییییییییییییییلی کار دارم

همه چیز سر به سر هم داده

همه ی  کارهام گره خورده...


کمکم کن ..

خدایا خودت همه ی کارهای سخت ما را آسان گردان....

آمین ...


پ.ن: عزیزم خیلی برات خوشحالم که دوباره توانایی و گیرایی کلامت برگشته ...

لاس با گیلاس

من از گیلاس بیزارم

نه اینکه عده ای کام دل از کوچک مطاع خوش نمای عقل زائل کن همی جویند

و این آوند داروی خرد را خوار گردان پریشان ساز خاطر را

یگانه باعث شادی خود خوانده

و جز در پرتو آن خنده را مهمان رخهاشان نمی بینم

نه ! هرگز!!!

من از گیلاس بیزارم

ز آنرو که دهان کودک امید فردایم به اسمش گشته آلوده

و برخوردش به یک گیلاس دیگر در دو چشم پاک و معصومش

بسی رسم خوش آیندیست !

من از فردای او بدجور می ترسم

چون گیلاس در چشمش مطاعی شادی افزا و فرح زا و بسی زیباست !

برایش هست نوشیدن نمادی از تمام حالهای خوب .... 

برایش لذت ممنوعه مطلوبست 

جوانی در نگاهش زیرپاله کردن حد و حریم و حرمت و ایمان و باور هاست ! 

خدایا دور کن از من  

           خدایا دور کن از ما!

من از برخورد گیلاس و خوشایندی احساسش

هراسانم-  

     هراسانم ...............

به بهانه ی روز پدر...

بابا

هر فرزندی فکر میکنه بابای خودش بهترینه

اما بی تردید تو بهترینی

بابا الهی من قربون ه همه ی خوبیهات برم

همه ی وجود پاکت

بابا امروز که بزرگتر شدم خوب می فهمم که وجودت مثل یک گل

از همه ی بدیها پاک  بوده و هست ....

  چه الگوی خوبی بودی  هستی بابا...


 

ممنونم که این همه خوب به زن و بچه هات خدمت کردی 

ممنونم که زن ه ناتوان  بیمارتو هنوز مثل روزهای جوونی دوست داری

ممنونم که الگوی خوبی برای بچه هات بودی

ممنونم که پاک  بودی و پاک بودن رو بهمون یاد دادی

ممنونم که شوهر خوب بودن رو به پسرهات آموختی

پاک بودن رو

و

مرد بودن رو

ممنونم


ممنونم که سایه ات بالای سرمان بود

ممنونم که هستی

و

 ان شا الله خواهی بود....


دوستت دارم اسوه ی

خوبی و مردانگی..


سایه ات همواره مستدام باد...


 و روزت مبارک...


دخترت :مریم...