مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

عمل جراحی موفقیت آمیز مریم

بحمدالله عمل مریم عزیزم با موفقیت تمام شد و به هوش اومد. توی این ۵-۶ روز یه سری اتفاقات خیلی عجیب و غریب افتاد که ترجیح می دم وقتی انشالله مریم از بیمارستان مرخص شد و اومد خونه و تونست پشت سیستم بشینه با هم براتون تعریف کنیم . گر چه روزهای خیلی سختی بود ولی خب شاید به وصال ما خیلی کمک کنه . الله اعلم . یا خدا . از لطف همه عزیزان که باعث دلگرمیم شدند هم واقعا ممنونم .

خدایا شکرت گر چه ...

سلام دوستان . شاید دکترا  فقط یه حرف خوشبین کننده زده بودند . آخه کار مریم به سوراخ کردن  جمجمه و .... رسید . نمی تونم جزئیات بیشتری بگم . فقط تو رو خدا دعا کنید . دعا کنید کار مریم خوب من به عمل کردن نرسه چون هم خودش می ترسه هم عملش خیلی سخته . گر چه راضیم به هر چه رضای خداست و. الهی قریون مریم برم که فقط خدا رو شکر می کنه حتی توی اون شرایط که داره به فجیع ترین وضع درد می کشه ... خدایا رحم کن . یا خدا

الهی شکر- خدایا شکرت

خدا را صد هزار مرتبه شکر . فقط می تونم بگم وضعیت مریم خیلی بهتر از اونی هست که اول گفته بودن . خدا را شکر. اینو خود گل مریمم لحظاتی قبل به من گفت . الهی فداش بشم که نگران من بود !

تورو خدا برا گل مریم من دعا کنید

کاش می تونستم با جزئیات توضیح بدم اما فعلا ممکن نیست .
...... { به توصیه گل مریمم همین مختصر توضیح رو هم برداشتم ... }
 یا خدا یا حضرت فاطمه زهرا یا امام زمان ....
 خیلی خیلی خیلی نگران مریمم یه لحظه اشک از چشام بند نمی آد . فکر نمی کنم به عمرم اینجوری شر و شر اشک ریخته باشم . تو رو خودا براش دعا کنین ....  یا آقا امام زمان خودت کمک کن . یا خدا یا خدا یاخدا ........ یا خدا خود مریم بیاد و پیام سلامتش رو بده یا خدا . تورو خدا دعا کنید ... به حق علی که همه مریضا شفا پیدا کنن و مریم خوب من هم هر چه زودتر سلامتیش رو به دست بیاره . انشاالله- الهی به امید تو...

الهی شکر بازم به خیر گذشت ولی یه کم حالمون گرفتست....

سلام ..دیرور با سعید رفتیم بیرون کلی بهمون گیر دادن که چه نسبتی با هم دارید ..سعید هم با کمال خونسردی (به نظر خودش !!!رنگش پریده بود.. )گفت ..ایشون ان شا الله همسر آیندمن ....و اون یارو هم قیافه حق به جانب و نجیب سعید رو(جلو خودش نگید لو س میشه !!!)که دید گذاشت رفت ..خب بازم به خیر گذشت و بازم الهی شکر..یادتون نره دعامون کنید ..یا حق....

الهی شکر به خیر گذشت ..

سلام به همه عزیزان ..مرسی از دعاهاتون ..شکر خدا به خیر گذشت ..یا بابا متوجه نشدن یا به روی خودشون نیاوردن در هر صورت ممنونم از همه دوستان خوب و مهربون من و سعید....حق یارتون.......

وااااااااااااااااااااااااای تو رو خدا دعا کنید !!!!!!!

دیشب یه اتفاق خیلی بد افتاد !‌خیلی بد . داشتم با تلفن با مریم صحبت می کردم که باباش گوشی رو برداشت ... و این یعنی خراب شدن شرایط . بد بد بد بد . یعنی محدود کردن مریم فشار به او ... وای خدا !‌ مگه ما چی می گفتیم!‌ خودت که خوب می دونی چقدر سعی می کنیم مقید و پابند باشیم .... تورو خدا دعاکنید خدا کمک کنه شرایط درست بشه . از آسیب رسیدن به مریم (از هر نظر ) خیلی نگرانم .... یا خدا !

یه مشکل شاید خیلی بزرگ!

اول سلام !!!سلام به همه اون عزیزانی که قصد کمک به منو سعید رو دارن !!!!!! این روزا این مساله که من از سعید بزرگترم بدجوری ذهنمو مشغول کرده میدونید من یک سال و تقریبا ۲ ماه از سعید بزرگترم و این به نظرمن خیای مشکل بزرگیه گرچه یه مشاور به ما گفت که هیچ مشکلی نیست و شما اگر از نطر تفاهم با هم مشکلی نداریدمیتونید خوشبخت باشید....اما من میترسم از این میترسم که فردا که به قول معروف پا به سن بذاریم سعید پشیمون شه!!!!خودش میگه نه اون فاکتورایی که آدما رو کنار هم نگه میداره چیزای دیگست ولی خوب ترس منم طبیعیه نه؟؟؟ از همتون میخوام بهمون کمک کنید به خصوص از عزیزانی که تجربه دارن ....یا علی !!!

این روزها هردو پریشونیم!!!!

سلام ! این روزها من وسعید بد جوری به هم ریختیم آخه میدونید هرچی میخوایم که پیش دوستانمون (به خصوص دوستان مشترک) یه جوری رفتار کنیم که عادی باشه بدتر میشه به خدا !!! و حتی پیش خانواده سعید !! قرار بود مامان جون(مامان سعیدو میگم ) حداقل الان از این موضوع بویی نبرن اما خب بازم طبق معمول صداقت سعید کار دستمون داد!!! نمیدونم آخرش چی میشه ! علی رغم مخالفتهای همه (که البته هرکدوم با منطق خودشون درسته ) اما من ! یعنی ما! بازم داریم پیش میریم.... میدونید اگر بخوام درد دل کرده باشم ..... (شما دوستان که دیگه غریبه نیستید نه؟؟؟؟) چند مدت پیش به سعید گفتم ادما تو زندگی همیشه نبایدکه درست تصمیم بگیرند ...که اگر این چنین می بود انسان رو جایز الخطا لقب نمیدادند....منظورم از خطا شاید بیشتر طریقه رفتارهای ما بین دوستان و خانواده باشه تا هدف اصلی با هم بودنمون!!که اون رو هم اگر ادعا کنیم که هرگز اشتباه نکردیم شاید غرور باشه !!!!!!! نمیدونم داریم یه راهی میریم و به حتم به این نیت که درسته!!! حالا باقی مسائل رو باید از خدا کمک گرفت!! به قول سعید«« یا خدا!!!!»» خلاصه از همتون التماس دعا و درخواست کمک داریم لطفا راهنماییمون کنید که چه کار کنیم یعنی چطور رفتار کنیم که انهایی که قرار نیست!! بویی از این ماجرا نبرند..... گرچه میدونم که خیلی مشکله به خصوص برای آدمهایی مثل منو سعید که یه کم پنهون کردن مسائل برا هردومون سخته!!(اما یه جای خوشبختی داره که فردای زندگی (ان شا الله...) از هم چیزی مخفی نخواهیم داشت!)........ قبلا از همتون ممنونیم!!!یا حق!!!!

آی دی چت و لینک

سلام . بعضی از دوستان لطف داشتند و می خواستند که با ما بچتند . من و مریم همم به همین خاطر یه آی دی دونفره راه انداختیم توی یاهو مسنجر ( saghf_blog ) حالا از این به بعد آپدیت شدن وبلاگ رو از این راه به اطلاعتون می رسونیم و همچنین اگه فرصتی دست داد از راهنماییهاتون استفاده انشالله ! در ضمن با سپاس از دوستانی که لطف کرده اند و به ما لینک داده اند ؛ از عزیزانی که تمایل دارند توی وبلاگ ما لینک داشته باشند تقاضا دارم به ما اطلاع بدهند . دعامون کنید . ممنون!