زندگی باید چیزی فراتر از این باشد......
این جمله ای هست که مریم در اکثر مواقع با خودش زمزمه میکنه
اما یه روز با خودش گفت به اطرافت با دقت نگاه کن و ببین و فکر کن به چیزهایی که تا حالا ندیدی
صبح از خواب بیدار میشی و می تونی چشمهاتو بدون درد باز کنی و همه جا رو ببینی
بعد می تونی روی پاهات بایستی و می تونی خودت به سرویس بهداشتی بری و آبی به دست و روت بزنی و کارهاتو انجام بدی این یعنی دستهاتم سالمن
پسر سالم و خوبی داری که آروم توی تختش خوابیده و نه این که خدایی نکرده توی بیمارستانه نه این که احتیاج به مراقبت ویژه داره
از خواب بیدار میشه لبخند میزنه و می تونه حرف بزنه و سالم ه و می تونه باهات صبحونه بخوره الهی شکر
شوهری داری که سالم ه و پر انرژی و الهی شکر برای زندگی می جنگه
باید لباس بشوری این یعنی همه سالمن و لباسهاشون کثیف شده و احتیاج به استفاده ی مجدد داره
ظرفهارو می شوری خدا رو شکر کن چون این یعنی شما سلامت هسید و توی خونه کنار هم غذا خوردید و خدایی نکرده هیچ کدوم ان جی (لوله ا ی که بیماران از طریق بینی غدا میفرستند داخل معدشون ) نداشتید ...
جارو می زنی این یعنی شما می تونید حرکت کنید و جاهای مختلف خونه رو کثیف کنید
بچه رو می بری مهد کودک برای آشنایی دوباره با محیط این یعنی این که بچه ی تو می تونه با بقیه به مهد بره و اززندگی لذت ببره
توی راه برای خونه خرید میکنی و این یعنی اینکه شما هنوز زنده اید و زندگی بوی فردا میده
به مغازه ها برای کادوی تولد عزیزی دقت میکنی این یعنی هنوز کسانی دارم که برام مهم هستن و شاید من هم برای اونها ....
غذا درست میکنی این یعنی امیدی هست که دوباره دور هم جمع بشید
عزیزانی داری که بهت زنگ می زنن یعنی هنوز فراموش نشدی و
ههووووووووووووووووو و ه
اگر بخوای فکر کنی دیوانه میشی از این همه نعمت
خدایا پس
هر نفسی که فرو می بریم
ممد حیات است و مفرح ذات
پس در هر نفس دو نعمت موجود است
و بر هر نعمت شکری واجب
از دست و زبان که بر آید
کز عهده ی شکرش به در آید
پس واقعا زندگی پیوند همین لحظه هاست و چیزی فراتر از این نیست
الهی از صمیم قلبم میگم خدایا شکرت به خاطر همه ی نعمتهات
نه؟؟؟
یا حق!!!!
شنبه 19 تیرماه سال 1389 ساعت 00:28